دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣٥٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٥,٥٠٩
لایک
لایک
٣٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٨

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٧

( پول ) به حساب گذاشتن، سپرده، بیعانه رسوب، رسوب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٠

خو را به جای کسی جا زدن هم معنی: pose as

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٥

1 ) برجسته بودن و مشخص بودن 2 ) یک سر و گردن بالا تر بودن یا بهتر بودن

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Let me now pull together the threads of my argument.
دیدگاه
٠

حالا به من اجازه بدید رشته جر و بحث مهار کنم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We must pull together for mutual interest.
دیدگاه
٢

ما باید برای نفع ( سود ) متقابل همکاری کنیم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I need to deposit five thousand yen in my savings account.
دیدگاه
٢

من نیاز دارم پنج هزار ین ( واحد پول ژاپن ) در حساب پس اندازم بگذارم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Some seniors are gullible, trusting scam artists only too often.
دیدگاه

برخی سالمندان زود باوراند و فقط اغلب به هنرمندان کلاهبردار ( شیاد ) اعتماد می کنند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
His huge Afro made him stand out at school.
دیدگاه
٥

مو های آفریقایی بزرگش، او را در مدرسه برجسته کرده است

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.