اسم فارسی با حرف ن - صفحه 4

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

نیک آرا/n.-ārā/

ترکیب دو اسم نیک و آرا ( نیکو و آراستن )، آراینده نیکی و خوبی، ( به مجاز ) آراسته به نیکی و خوبی


پسر

فارسی
نیک افروز/n.-afruz/

ترکیب دو اسم نیک و افروز ( نیکو و روشن کننده )، نیک افروزنده، ویژگی آن که خوبی و نیکی را رونق می بخ ...


دختر

فارسی
نیک آفرید/n.-āfarid/

آفریده خوب و نیکو، آفریننده ی نیک، خوب آفریده شده، ( به مجاز ) خوب و پسندیده، خوشبخت و سعادتمند


دختر

فارسی
نیک آفرین/n.-āfarin/

آفریننده خوبی و نیکی، ( نیک = خوب، نیکو، آفرین = آفرینش )، آفرینش خوب و نیکو، خوب آفریده شده، آفرین ...


دختر

فارسی
نیک بد/n.-bod/

نیکو، خوبی، ( نیک = خوب، نیکی، خوشی، سعادت، بد /، bod/ ( پسوند محافظ یا مسئول ) )، نگهبانِ خوب و نی ...


پسر

فارسی
نیک تاج

آن که تاج نیکو و خوب دارد


دختر

فارسی
نیک تاش

نیک ( فارسی ) + تاش ( ترکی ) همتا و مانند نیکان


دختر

فارسی، ترکی
نیک چهره/n.-čehre/

ترکیب دو اسم نیک و چهره ( نیکو و صورت )، ( = نیک چهر )، نیکچهر، خوبرو، نیکوروی، زیبا


دختر

فارسی
نیک رخسار

آن که دارای چهره ای پاک و زیباست


دختر

فارسی
نیک سیما/n.-simā/

ترکیب دو اسم نیک و سیما ( نیکو و چهره )، خوش سیما، زیبا منظر


دختر

فارسی، عربی
نیک شاد/n.-šād/

ترکیب دو اسم نیک و شاد ( نیکو و شادمان )، نیکوی شاد، شخص صالح، خوب و نیکوی شادمان، آن که نیکو و خوش ...


دختر

فارسی
نیک فام/n.-fām/

آراسته به خوبی و نیکی، ( نیک، نام ( پسوند برای رنگ ) )، دارای آب و رنگ خوب و نیک


پسر

فارسی
نیک مهر/n.-mehr/

دارای مهر و محبت خوب و نیک، ویژگی شخصی که مهربان و نیکوست، آن که دارای محبتی کامل و شایسته است


پسر، دختر

فارسی
نیکادل/nikā del/

خوش قلب، خوش فطرت


دختر

فارسی
نیکارام/nikaram/

دختر نیک و آرام


دختر

فارسی
نیکامهر/n.-mehr/

ترکیب دو اسم نیکا و مهر ( خوب و محبت )، از نام های مرکب، نیکا و مهر


دختر

فارسی
نیکبه/nikbe/

بهترین نیکی


پسر

فارسی
نیکداد/n.-dād/

داده ی نیک، داده ی خوب، ( نیک، داد = داده )


پسر

فارسی
نیکرخ/n.-rokh/

نیکرو، ( = نیکرو )


دختر

فارسی
نیکسان/niksan/

مانند نیکی


پسر

فارسی
نیکفر/n.-far/

آراسته به خوبی و نیکی، دارای شأن و شکوه نیکی و خوبی


پسر

فارسی
نیکو راد/n.-rād/

ترکیب دو اسم نیکو و راد ( شایسته و جوانمرد )، ( = نیکراد )


پسر

فارسی
نیکو مهر/n.-mehr/

ترکیب دو اسم نیکو و مهر ( شایسته و محبت )، ( = نیکمهر )


پسر

فارسی
نیکو ناز/n.-nāz/

نیکناز، افتخار کننده به نیکی، ( = نیکناز )


دختر

فارسی
نیکوش/nikvaš/

شبیه به نیک، ( نیک، وش ( پسوند شباهت ) )، مانند نیک


پسر

فارسی
نیکین/nikin/

منسوب به خوبی


دختر

فارسی
نادره گفتار

نادره ( عربی ) + گفتار ( فارسی ) آن که گفتارهای پسندیده بیان می کند


دختر

فارسی، عربی
نادین/nadin/

پویا و پرتحرک، الهه رودخانه


پسر

فارسی، سانسکریت
نارام سین/naramsin/

محبوب ماه


پسر

فارسی
ناری/nari/

منسوب به نار، آتشی


دختر

فارسی، عربی
نازبو/nāz bu/

ریحان، ضیمران، شاهسپرم


دختر

فارسی

طبیعت
نازخاتون/naz khaton/

بانوی زیبا، نام دختر امیر کردستان در زمان پادشاهای الجایتو


دختر

فارسی
نازدانه/nazdane/

فرزند محبوب پدر و مادر، دردانه


دختر

فارسی
نازنین چهر

دارای صورتی ظریف، زیبا و دوست داشتنی


دختر

فارسی
نانا/nana/

پدر و مادر، نعناع


دختر

فارسی
نرجس خاتون

مرکب از نرجس و خاتون، لقب مادر حضرت مهدی عج الله فرجه الشریف


دختر

فارسی
نرسا/narsa/

در اساطیر زوروانیه نام یکی از خدایان


دختر

فارسی
نساک

نام همسر سیامک پسر کیومرث پادشاه پیشدادی


دختر

فارسی
نستور/nastor/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زریر پسر گشتاسپ پادشاه کیانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
نسرین نوش

زیبا چون گل نسرین و شیرین چون عسل، نام دختر پادشاه سقلاب و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی


دختر

فارسی
نشواد/našvād/

نام پهلوان تورانی، ( اَعلام ) نام پهلوانی تورانی است، نام پهلوانی تورانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
نگاربسته/negar basteh/

نقشی که زنان با حنا بر دست و پای خود می بندند


دختر

فارسی
نگینه/negine/

مانند نگین، نگین + های تشبیه


دختر

فارسی
نهل/nahl/

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در سپاه افراسیاب تورانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
نوتاش/notash/

همیشه، دایم


پسر

فارسی
نوراهان

نورهان، تحفه، سوغات، ارمغان


پسر

فارسی
نوژه/nuže/

کاج، صنوبر، درخت همیشه سبز، ( نوژ = نوز = کاج، ه ( پسوند نسبت و شباهت ) )، منسوب و شبیه به کاج، ( ب ...


دختر

فارسی

طبیعت
نوش آگین

به شهد و شکر آویخته، نوشین


دختر

فارسی
نوش لب

دارای لبی شیرین، شیرین لب


دختر

فارسی
نوشاب/nushab/

آب گوارا، شربت مطبوع، آب زندگی، آب حیات


پسر

فارسی
نوشان/nušān/

نوشاندن، شیرینی بخش، نوشانیدن، به نوشیدن واداشتن، به علاوه ( صفت فاعلی از نوش ) شیرینی بخش، نوشنده


دختر

فارسی
نوشزاد/nushzad/

زاده جاوید، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر انوشیروان پادشاه ساسانی


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
نوشیار/nushyar/

یار شیرین چون عسل، یار بی مرگ، نام پسرعموی گرشاسپ در گرشاسپ نامه


پسر

فارسی
نوشین لب

نوش لب، دارای لبی شیرین، شیرین لب


دختر

فارسی
نوشینه/nušine/

دلپذیر، گوارا، نوایی از موسیقی، ( نوش، اینه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نوش، منتسب به نوش، نوشین، ن ...


دختر

فارسی

هنری
نیاسان/niyāsān/

شبیه به نیاکان، مانند اجداد، همانند نیاکان، ( نیا، سان ( پسوند شباهت ) )، ( نیا + سان ( پسوند شباهت ...


پسر

فارسی
نیالا/niyālā/

زیبایی، آلایش، ( اَعلام ) نام روستایی در شهرستان ساری، نام روستایی اطراف ساری


دختر

فارسی
نیاوند/niyāvand/

از نژاد نیاکان، از نسل اجداد، ( نیا، وند ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نیا، ( نیا + وند ( پسوند نسبت ) ...


پسر

فارسی
نیرمان

نریما ن، اصل این کلمه در اوستا نئیره منه به معنای مرد دلیر است و صفت گرشاسپ جهان پهلوان می باشد، هم ...


دختر، پسر

فارسی
نیشام/nisham/

فرشته نگهبان آذرخش، نام فرشته نگهبان آذرخش


پسر

فارسی
نیلاب/nilab/

آبی ملایم و آرامش بخش، مجازا آبی ملایم و آرامش بخش، نام قدیم شهر جندی شاپور، همچنین مایعی آبی رنگ ک ...


دختر

فارسی
نیوتش/nivtash/

با کسی یکی شدن، همراهی، همراهی و مجامعت، بر وزن پیشکش


پسر

فارسی
نیوزاد/niv zād/

زاده دلیر و شجاع، ( نیو = دلیر، شجاع + زاد = زاده )، ( به مجاز ) دلیر و شجاع، ( در اعلام ) نام پسر ...


پسر

فارسی
نیک رای/nikray/

اندیشه خوب و نیک، دارای اندیشه نیک مرکب از نیک و رأی


پسر

فارسی
نیکو لقا/n.-leqā/

ترکیب دو اسم نیکو و لقا ( شایسته و دیدار )، نیک روی، نیکو صورت، خوش منظر، نیکو ( فارسی ) + لقا ( عر ...


دختر

فارسی، عربی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر فارسیاسم دختر فارسی