اسم دختر - صفحه 13

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

آینا/āynā/

بانوی سپید چهره، ( به مجاز ) زیبارو، ( ترکمنی ) به معنی آیینه، ( ترکی ) آیینه، آبگینه، شیشه، شفاف، ...


دختر

ترکی
فریدا/faridā/

منسوب به فرید، یگانه، یکتا، بی نظیر، بی مانند، ( فرید، ا ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی، عربی
فرحانه/farhāne/

مؤنث فرحان، شاد، مسرور، خوشحال، ( مؤنث فرحان )، فرحان


دختر

عربی
عطریه/a(e)triye/

منسوب به عطر، معطر، خوشبو، ( عطر، ایه ( پسوند نسبت ) )


دختر

عربی
فرشیده/faršide/

شکوه و روشنایی، شکوه خورشید، شکوه درخشان، ( فرشید، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به فرشید، ( فرشید + ه ...


دختر

فارسی

کهکشانی
سوینج/se(o)vinj/

شادی، سرور


دختر

ترکی
غدیره/qadire/

گیسوی بافته شده، گیسوی بافته و آویخته، قسمتی از گیاه


دختر

عربی

طبیعت
آیسونا/āy sonā/

مرغابی ماه گونه، ( به مجاز ) زیبارو، اردک وحشی چون ماه


دختر

ترکی

پرنده، کهکشانی
آدینا/ādinā/

منسوب به آدین، دارای زیور، زینت و آرایش، ( به مجاز ) زیبا، ( آدین = آذین، ا ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی
لمیعه/lami‛e/

درخشان و روشن


دختر

عربی
کیارا/kiyārā/

میل شدید به خوردن انواع خوردنی، تاسه، میل و خواهش به خوردن چیزهای بی قاعده ( ناباب ) چنانکه این حال ...


دختر

فارسی
حاتمه/hātame/

مؤنث حاتم، حاکم، قاضی، داور، ( مؤنث حاتم )، حاتم


دختر

عربی
بهدخت/beh doxt/

دختر نیک و خوب، ( به، دخت = دختر )، ( به + دخت = دختر )، مرکب از به ( بهتر، خوبتر ) + دخت ( دختر )


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
صبوره/sabure/

صبور و شکیبا، ( صبور، ه ( نسبت ) )، منسوب به صبور


دختر

فارسی، عربی
احسانه/ehsāne/

منسوب به احسان، بخشش، خوبی، نیکی، ( احسان، ه ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی، عربی
یاسینا/yāsinā/

منسوب به یاسین، ( یاسین، ا ( پسوند نسبت ) ) منسوب به یاسین، مرکب از یاسین بعلاوه پسوند فارسی


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
آسا/āsā/

آسودن، آسایش دهنده، وقار، ثبات، آراینده، ( در قدیم ) شکل و شمایل، زیور مایه زیبایی و آرایش، وقار و ...


دختر

فارسی
پرنا/parnā/

پرنیان، پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار، پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار پرنیان


دختر

فارسی
رسپینا/raspinā/

فصل پاییز، ( پهلوی، pātec ) فصل پاییز، پاییز، فصل پاییذ


دختر

پهلوی، اوستایی

طبیعت
آشتی/āšti/

دوستی و پیوند دوباره بعد از رنجش و آزردگی، سازش و صلح، آرامش، رنجشی را فراموش کردن، پس از قهر از نو ...


دختر

فارسی
نازلار/nāzlār/

زیبایی ها و قشنگی ها، ( به مجاز ) دختری که زیباست و ناز دارد، ( ناز، لار = پسوند جمع در ترکی )، ناز ...


دختر

ترکی، فارسی
مهروز/mah ruz/

ماه روز، ماهی که در روز نمایان است، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، روز )، ( مَه = ماه + روز )، آن ...


دختر

فارسی

کهکشانی
رئوفه/ra’ufe/

بسیار مهربان، بخشنده، از نام های پروردگار، ( مؤنث رئوف )، رئوف


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
گلشا/gol šā/

گلشاد، گل شاد و خندان، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، بهترین و زیباترین گل، شاه گل ها، ( گل، شا = مخف ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
آریاناز/āriyā nāz/

مایه ی افتخار نژاد آریایی، مظهر زیبایی و جمال نژاد آریایی، موجب فخر و مباهات قوم آریایی


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
لعبت/lo‛bat/

زن زیبا روی و خوش اندام، ( در قدیم ) هر چیز بسیار جالب و شگفت انگیز، ( در قدیم ) ( به مجاز ) بت و ص ...


دختر

عربی
شهرناز/šāhrnāz/

از شخصیت های شاهنامه، نام دختر جمشید پادشاه پیشدادی، ( اعلام ) ( در شاهنامه ) نام دختر جمشید که او ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
آیگل/āy gul/

درخشان مانند ماه و زیبا مانند گل، گل ماه، ماه گل، گل زیبا چون ماه، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف


دختر

ترکی، فارسی

گل، کهکشانی
سپینود/sepinud/

از شخصیت های شاهنامه، نام دختر پادشاه هند و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
نوشا/nušā/

نیوشا، شنوا، شنونده، شیرین، زندگی، ( به مجاز ) یادگیرنده و آموزنده، ( نوش، ا ( پسوند با معنی فاعلی ...


دختر

فارسی
سورینا/surinā/

نیرومند، قدرتمند، توانا، دلیر، ( سورین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به سورین


دختر

فارسی
نوران/nurān/

منسوب به نور، روشن، درخشان، ( به مجاز ) زیباروی، ( نور، ان ( پسوند نسبت ) )، ( عربی ـ فارسی ) ( نور ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
روژبین/rož bin/

( به مجاز ) راهنما و هدایت کننده به روز و روشنایی، ( روژ = روز، بین = جزء پسین بعضی از کلمه های مرک ...


دختر

کردی، فارسی
بشارت/bešārat/

مژده، خبر خوش، مژده دادن، مژده آوردن، ( در ادبیات عرفانی ) بشارت به وصل حبیب به سوی حبیب است


دختر

عربی
سالینا/sālinā/

منسوب به سال، سالانه، [سال، ین ( پسوند نسبت )، ا ( پسوند نسبت ) ]


دختر

فارسی
محسنه/mohsene/

مؤنث محسن، آراسته و زیبا، بانوی نیکوکار، ( مؤنث محسن )، زن احسان کننده، زن نیکوکار، نیکوکار، احسان ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
نارینا/nārinā/

منسوب به نارین، آتش، ( به مجاز ) زیبارو و سرخ رنگ مثل دانه انار، ( نارین، ا ( پسوند نسبت ) )، ( عرب ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
نوژان/nužān/

فریاد، صدا و بانگ بلند، غرّان ( رود و سیل )، نام رودخانه ای، رود ( رودخانه ی ) با بانک و سهم، غران ...


دختر

فارسی

طبیعت
راحل/rāhel/

کوچ کننده، نام مادر حضرت یوسف ( ع )، کوچ فرما، مهاجر


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
مهرا/mehrā/

منسوب به مهر، بانوی مهربان، دختری که مانند خورشید درخشان است، ( مهر، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به م ...


دختر

فارسی

کهکشانی
رخسانا/roxsānā/

مانند رخ، ( به مجاز ) زیبارو، [ ( رخ، سان ( پسوند شباهت )، ا ( پسوند نسبت ) ]، به معنی مانند رخ، ما ...


دختر

فارسی، یونانی

تاریخی و کهن
ماهکان/māhakān/

منسوب به ماهک، خوب روی دوست داشتنی و زیباروی محبوب، ( ماهک، ان ( پسوند نسب ) ) منسوب به ماهک، منسوب ...


دختر

فارسی

کهکشانی
هوری/huri/

منسوب به خورشید، ( به مجاز ) زیبارو، ( هور = خورشید، ی ( پسوند نسبت ) )، نور خورشید ( نگارش کردی


دختر

کردی
ایلقار/il qār/

عهد و پیمان، عهد بستن


پسر، دختر

ترکی
ویونا/vauonā/

( به مجاز ) عروس زیبا، دختری که عروس شده، [وَیو ( در سنسکریت ) = عروس و ( در اوستایی ) = ازدواج کرد ...


دختر

اوستایی، سانسکریت، فارسی
مهرجان/mehrjān/

مهرگان، منسوب به ماه مهر، مهربانی، ( معرب از فارسی مهرگان )


دختر

عربی
نلی/neli/

صورت دیگر اسم نیلی، رنگ آبی سیر، لاجوردی، صورت دیگر نیلی، ص نیلی


دختر

فارسی، سانسکریت
نوژین/nužin/

( به مجاز ) زیبا، سرسبز و با طراوت، زندگی تازه، ( نوژ = نوز = نوعی کاج، ین ( پسوند نسبت ) )، منسوب ...


دختر

فارسی
درنیکا/dor nikā/

مروارید نیک و خوب، ( به مجاز ) گران بها و ارزشمند، ( در= مروارید، لؤلؤ، نیک = خوب، ا ( پسوند نسبت ) ...


دختر

فارسی
عاقله/āqele/

مؤنث عاقل، دارای عقل و فهم زیاد، ( مؤنث عاقل )، زنِ عاقل، عاقل، زنِ عاقل عاقل


دختر

عربی
وینا/vinā/

رنگارنگ، روشن و آشکار، بینا، [از ریشه ی «وین»/vin/ به آرش دیدن در فرس هخامنشی «وئین» و در زند «ویتن ...


دختر

فارسی
نستر/nastar/

نام نوعی گل، نسترن، نام راهبی همزمان با انوشیروان پادشاه ساسانی


دختر

فارسی

طبیعت، گل
طلوع/tolue/

برآمدن خورشید و مانند آن، دمیدن و برآمدنِ خورشید و مانند آن، ( به مجاز ) ابتدای روز، ( به مجاز ) آغ ...


دختر

عربی

طبیعت
ژیوار/živār/

زندگی، نام کوهی در اورامان


پسر، دختر

کردی
ملایم/molayem/

نرم خو، صلح جو، فاقد شدت و تندی، ( به مجاز ) دارای اخلاق خوش و سازگار با دیگران، مهربان، ( در حالت ...


دختر

عربی
پارمیسا/pārmisā/

منسوب به پارمیس، نام دختر بردیا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی، ( پارمیس، ا ( پسوند نسبت ) )، س پارمیس


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
سمن ناز/s.-nāz/

زیباروی دارای ناز و کرشمه، ( سَمن، ناز= کرشمه، ناز و غمزه ) ( به مجاز ) زیباروی دارای ناز و کرشمه، ...


دختر

فارسی
فروغ اعظم/f.-aezam/

ترکیب دو اسم فروغ و اعظم ( روشنایی و بزرگتر )، ( فروغ= ( غ فروغ )، اعظم= بزرگوارتر، بزرگتر، بزرگوار ...


دختر

فارسی، عربی
رشاد/rašād/

هدایت یافتن، رستگاری، به راه راست بودن


پسر، دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
سرو/sarv/

شاداب و با طراوت، از شخصیتهای شاهنامه، ( در گیاهی ) هر یک از انواع درختان بازدانه از خانواده مخروطی ...


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن، طبیعت، هنری
نازنین نرگس/n.-narges/

ترکیب دو اسم نازنین و نرگس ( با ارزش و گلی خوشبو )، نرگس دوست داشتنی، نرگس عزیز و گرامی، نرگس زیبا ...


دختر

فارسی

گل
عبیر/abir/

نوعی ماده ی خوش بو کننده که از ترکیب مشک، گلاب، زعفران، و بعضی مواد دیگر تهیه می شد و آن را برای خو ...


دختر

عربی
بهینا/behinā/

فرزند نیکان، کسی که اجداد و نیاکانش از خوبان بوده اند، ( بهین، الف نسبت )، منسوب به بهین، ( بهین + ...


دختر، پسر

فارسی
زهیرا/zohayrā/

درخت پر شکوفه، دختر زیبا و با طراوت، [ ( زهیر ( در عربی ) = شکوفه دار و درخت پرشکوفه، الف ( پسوند ن ...


دختر

عربی

طبیعت
مه رخ/mah rokh/

ماهرو، زیبارو، ماهرخ، آن که دارای رخساری چون ماه است، ( به مجاز ) زیبا، خوبرو


دختر

فارسی

کهکشانی
ونوشه/vanuše/

بنفشه، ( در طبری ) ( = بنفشه )، در گویش مازندران گل بنفشه


دختر

مازندرانی، فارسی

طبیعت، گل
آیتا/āitā/

مانند ماه، دختر زیبا رو، ( آی = ماه، تا= نظیر، مانند، لنگه )، نظیر و مانند ماه، لنگه ی ماه، ( به مج ...


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
روحبخش/ruh bakhš/

روان بخش، شادی آور، ( = روح افزا )، روح ( عربی ) + بخش ( فارسی ) مفرح، روح انگیز


دختر

فارسی، عربی
شادلین/šādlin/

شاد رویِ نرم خو و آرام، ( شاد، لین = نرمی و ملایمت )، ( شاد + لین = نرمی و ملایمت )، نرمی و ملایمت، ...


دختر

فارسی
مطهر/motahhar/

پاک و مقدس، منزه


دختر، پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
نها/nehā/

آبگینه، شیشه، ( به مجاز ) زیبا


دختر

فارسی
وصال/vesāl/

رسیدن به چیزی و به دست آوردن آن، رسیدن به فرد مطلوب و هم آغوش شدن با او، ( در تصوف ) پیوند با خداون ...


پسر، دختر

عربی

تاریخی و کهن
ژیانا/žiyānā/

منسوب به ژیان، دارای زندگی و حیات، ( ژیان، ا ( پسوند نسبت ) )، ( کردی ـ فارسی ) ( ژیان = زندگی، حیا ...


دختر

کردی، فارسی
رزانا/razānā/

منسوب به رَزان، سنجیده شده، با وقار و آراسته، ( رَزان، ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی
نجاح/najāh/

پیروزی، کامیابی، رستگاری، موفقیت


دختر

عربی
گلباران/gol bārān/

گل ریزان، گل پاشان، ریختن و پاشیدن گل، ریختن گلِ فراوان بر سر کسی یا جایی معمولاً به قصد تمجید و بز ...


دختر

فارسی

گل
نعنا/naenā/

نعناع، گیاهی کاشتنی و خوشبو، ( از عربی، نعناع ) ( در گیاهی ) نعناع، گیاهی علفی و کاشتنی که ساقه و ب ...


دختر

عربی

طبیعت
نورالزهرا/nurozzahrā/

نورِ زهرا


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
ایدا/iydā/

آیدا، شاد خوشحال، یاری نمودن


دختر

ترکی
کتانه/katāne/

منسوب به کتان، ( به مجاز ) زیبا و باطراوت، ( کتان = نام گیاهی، ه ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی

طبیعت
نژلا/nažlā/

حوری زیبا چشم، ( = نَجلا )، نَجلا


دختر

فارسی

مذهبی و قرآنی
آرامش/ārāmeš/

آسایش، راحتی، صلح، امنیت، وقار و طمأنینه، ( اسم مصدر از آرامیدن و آرمیدن )، فراغت، راحت، آشتی، ایمن ...


دختر

فارسی
ماه نگار/m.-negār/

ترکیب دو اسم ماه و نگار ( زیبا و معشوق )، ( ماه، نگار = معشوق ) ( به مجاز ) معشوقه ی زیبارو


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
ماهده/māhede/

مونث ماهد، گستراننده، یکی از نام های خداوند، ( مؤنث ماهِد )، ماهِد


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
نوژا/nužā/

( به مجاز ) زیبا، سرسبز و با طراوت، ( نوژ = نوز = نوعی کاج، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نوژ


دختر

فارسی

طبیعت
دلژین/delžin/

زندگی دوست داشتنی، ( به مجاز ) امید زندگی، ( کردی ) زندگی دوست داشتن، زندگی باصفا، زندگی موافق طبع


دختر

کردی
رزان/razān/

باغ انگور، سنجیده و با وقار، تاکستان، ( در عربی ) سنجیده شده، با وقار و آراسته، به فتح ر، نعت فاعلی ...


دختر

فارسی

طبیعت
آیینه/āyine , ā’ine/

جسمی شفاف و منعکس کننده صورت اشیا، ( = آیینه و آینه )، سطح صاف و صیقل یافته شیشه ای یا فلزی که تصوی ...


دختر

فارسی

هنری
بصیرا/basirā/

بینا و آگاه، ( بصیر، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به بصیر، منتسب به دانایی، ( به مجاز ) دختری که بینا ...


دختر

فارسی، عربی
کاظمه/kāzeme/

فروخورنده خشم، بردبار، خاموش، ( مؤنث کاظم )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
تهانی/tahāni/

تهنیت گفتن، تبریک گفتن، شادباش، ( در قدیم ) تهینت گفتن به یکدیگر


دختر

عربی
فرینوش/fari nuš/

خجسته، شکوهمند، مبارک، ( فری = خجسته، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته، نوش = جاوید ) ویژگی آن ...


دختر، پسر

فارسی
گلپر/gol par/

گیاهی است معطر از تیره ی چتریان، ( در گیاهی ) دانه ی معطری به شکل پولک های زرد کوچک که دارویی است و ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
ادنا/adnā/

کمترین، نازلترین، جزئی ترین، ( ادنی )، از واژه های قرآنی، پایین تر، پایین ترین، به فتح الف


دختر، پسر

عربی، فارسی
رنا/ranā/

شاد شدن، خوشحال گردیدن، نشاط، شادمان گردیدن، چیزی که در وی نگرند از جهت خوبی و حسن آن، جمال


دختر

عربی
جوانه/javāne/

نو، جوان، شاخه تازه درخت، تازه، به مجاز جوان، اندام نورس، فشرده، و قابل رشدی در گیاه که در انتهای ش ...


دختر

فارسی

طبیعت
تالین/tālin/

پایتخت و بزرگترین شهر کشور استونی، ( اَعلام ) پایتخت کشور استونی، برکناره ی جنوبی خلیج فنلاند از بن ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
مهفام/mah fām/

به رنگ مهتاب، تابان، زیبارو، ( مَه = ماه، فام ( پسوند به معنی رنگ ) )، به رنگ ماه، ( مَه = ماه + فا ...


دختر

فارسی

کهکشانی
منیبا/monibā/

بازگشت کننده به سوی خدا، توبه کننده، ( منیب، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به منیب، ( منیب )


دختر

فارسی، عربی
فردیس/fardis/

فردوس، بهشت، پردیس


دختر

فارسی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم