اسم ترکی - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

محمد ارسلان/m.-arsalān/

ترکیب دو اسم محمد و ارسلان ( ستوده و شجاع )، از نام های مرکب، ا محمّد و ارسلان


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
آدلیا/ādliyā/

مشهور، نامدار، ( به مجاز ) دختری که به لحاظ زیبایی مشهور و نامی است، ( آدلی= نامی، ا ( پسوند نسبت ) ...


دختر

ترکی، فارسی
آتاناز/ātā nāz/

افتخار پدر، موجب آسایش و شادکامی پدر، عزیزِ پدر، دختر نازنین بابا


دختر

ترکی، فارسی
سایمان/sāymān/

مانند سایه، خان بزرگ، محاسب، ( کردی ) ( مرکب از سای، مان )، ( کردی ) ( مرکب از سای + مان )، ( در تر ...


پسر، دختر

ترکی، کردی
آینا/āynā/

بانوی سپید چهره، ( به مجاز ) زیبارو، ( ترکمنی ) به معنی آیینه، ( ترکی ) آیینه، آبگینه، شیشه، شفاف، ...


دختر

ترکی
سوینج/se(o)vinj/

شادی، سرور


دختر

ترکی
آیسونا/āy sonā/

مرغابی ماه گونه، ( به مجاز ) زیبارو، اردک وحشی چون ماه


دختر

ترکی

پرنده، کهکشانی
ایلیاد/il yād/

به یاد ایل، نام منظومه معروف هومر، یاد ایل، ( در یونانی ) منظومه ی منسوب به هومر در شرح جنگ تروا، م ...


پسر

ترکی، فارسی

تاریخی و کهن
نازلار/nāzlār/

زیبایی ها و قشنگی ها، ( به مجاز ) دختری که زیباست و ناز دارد، ( ناز، لار = پسوند جمع در ترکی )، ناز ...


دختر

ترکی، فارسی
آیگل/āy gul/

درخشان مانند ماه و زیبا مانند گل، گل ماه، ماه گل، گل زیبا چون ماه، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف


دختر

ترکی، فارسی

گل، کهکشانی
توماج/tumāj/

چرمی رنگین و خوش بو، چرم دباغی شده، تیماج ( چرمی رنگی که بوی خوشی دارد )


پسر

ترکی

طبیعت
ایلقار/il qār/

عهد و پیمان، عهد بستن


پسر، دختر

ترکی
محمد پاشا/m.-pāšā/

ترکیب دو اسم محمد و پاشا ( ستوده و بزرگ )، از نام های مرکب، محمّد و پاشا


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
آیتا/āitā/

مانند ماه، دختر زیبا رو، ( آی = ماه، تا= نظیر، مانند، لنگه )، نظیر و مانند ماه، لنگه ی ماه، ( به مج ...


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
اکتای/oktāy/

نامدار، مشهور، بزرگ زاده، بزرگ منش، ( اَعلام ) نام پسر چنگیز، نام سومین پسر و جانشین چنگیز خان


پسر

ترکی، مغولی

تاریخی و کهن
ایدا/iydā/

آیدا، شاد خوشحال، یاری نمودن


دختر

ترکی
بهتاش/behtāš/

شریک خوب، صاحب اخلاق و رفتار نیکو، [ به = خوب، بهتر، خوبتر، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو، تاش ...


پسر

ترکی، فارسی
تامیلا/tāmilā/

بخشنده، امیدوار، ( عربی )، ( مصدر باب تفعیل ) از روی امیدواری، امیدوارانه، در برخی منابع به معنی بخ ...


دختر

ترکی
آماندا/āmāndā/

در امان تو، در پناه تو، در امان


دختر، پسر

ترکی
دایان/dāyān/

ماما، دایه، سرافرازی


دختر، پسر

کردی، ترکی
آیدن/āyden/

آیدین، روشن، مانند ماه درخشان، ( = آیدین )، و، روشن و آشکار، شفاف، صاف، معلوم، واضح، روشنفکر، نام ش ...


دختر، پسر

ترکی
شلاله/šalāle/

آبشار، فواره، شلال، فوّاره


دختر

ترکی، عربی

طبیعت
اولدوز/oldoz/

ستاره، اختر، کوکب، نجم


دختر

ترکی

کهکشانی
آلتین آی/āltināy/

ماه طلایی، ماه زرین، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

ترکی

کهکشانی
مهرتاش/mehr tāš/

همدل، همپایه خورشید، [مِهر = مهربانی، محبت، تاش ( ترکی ) ( = داش ) این کلمه به آخر اسم ها اضافه می ...


پسر

ترکی، فارسی

کهکشانی
ایلماز/il māz/

پایدار، جاویدان، ماندگار، کسی که در محدوده زمان نمی گنجد، ( به مجاز ) جاودانه


پسر

ترکی
سویل ای/sevilāy/

ماه دوست داشتنی


دختر

ترکی

کهکشانی
سانلی/sānli/

معروف، نامدار، مشهور


دختر

ترکی
آرال/ārāl/

نام دریاچه ٔ بزرگ مشهور به دریای آرال، ( اَعلام ) از دریاچه های بزرگ جهان، در جنوب شرقی قزاقستان و ...


پسر

ترکی

طبیعت
ماهنی/māhni/

نغمه، آواز، ترانه، تصنیف


دختر

ترکی

هنری
آتا/ātā/

پدر، جد، سرپرست، ریش سفید، ( اَعلام ) نام پادشاهی در دامنه های شمالی جبال «نیشپو» که در جنوب آن «دا ...


پسر

ترکی
شانلی/šānli/

پرافتخار، مشهور، شایان تحسین، افتخار آمیز، شان ( عربی ) + لی ( ترکی )


دختر، پسر

ترکی، عربی
آناشید/ānāšid/

دختر زیباروی مادر، مایه دلگرمی و روشنایی زندگی مادر، ( آنا= مادر، شید = خورشید )، خورشید مادر، ( به ...


دختر

ترکی، فارسی
الگا/olgā/

سرزمین، ناحیه، ( اَعلام ) قدیسه الگا [حدود، میلادی] اولین قدیسه ی روسی، همسر و نایب السلطنه ی امیر ...


دختر

ترکی
آینار/āy nār/

ویژگی کسی که چون انار سرخ است و چون ماه زیباست، ( آی = ماه، نار= انار )، انار سفید، ( به مجاز ) زیب ...


دختر

ترکی، فارسی
نازیک/nāzik/

نازی، منسوب به ناز، نازک، باریک، ظریف، لطیف


دختر

ترکی، ارمنی
آیپارا/āy pārā/

پاره ای از ماه، مثل ماه زیبا و درخشان، ماه پاره، پاره ی ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ماه نو


دختر

ترکی

کهکشانی
آلپای/ālpāy/

پهلوان زیبارو همچون ماه، جوانمرد شجاع، ماه روی پهلوان


پسر

ترکی

کهکشانی
آیدینا/āydinā/

روشن و مبارک، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

ترکی
تکین/takin/

پهلوان، دلاور، تگین


پسر

ترکی
بکتاش/baktāš/

بزرگ ایل و طایفه، ( در قدیم )، فرمانده ی یگ گروه، بزرگ ایل، هر یک از خادمان و همراهان یک امیر، نام ...


پسر

ترکی
آینوش/āy nuš/

ماه جاویدان، ( به مجاز ) نور ماهی که پر فروغ و همیشگی است، زیبایی زوال ناپذیر


دختر

ترکی، فارسی
الدوز/oldoz/

اولدوز، ستاره، ( = اولدوز )


دختر

ترکی

کهکشانی
آیتای/āy tāy/

مانند ماه، به معنی مانند ماه، ماه وش، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

ترکی
السای/elsāy/

مورد پسند و احترام ایل


دختر

ترکی
یاشیل/yāšil/

سبز کبود، سبز چمنی، کبود، سبز


دختر

ترکی
ارکین/arkin/

آزاد، مستقل


پسر

ترکی
آیفر/āy far/

شأن و شکوه ماه، عظمت ماه، ( به مجاز ) زیبا رو


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
آیسون/āy sovan/

دوستدار ماه


دختر

ترکی

کهکشانی
آیدان/āydān/

دختری مانند ماه، زیبا رو، مانند ماه، بانوی زیبا رو، دختری که چهره اش همچون ماه زیباست


دختر

ترکی

کهکشانی
تامای/tāmāy/

ماه کامل، ماه تمام


دختر

ترکی

کهکشانی
آیدیس/āydis/

به زیبایی و تابندگی ماه، ( آی= ماه، دیس ( پسوند شباهت ) )، شبیه به ماه، مانند ماه، ( به مجاز ) زیبا ...


دختر

ترکی، فارسی

طبیعت
آرنا/ārnā/

نهر و رودخانه، نام روستایی در نزدیکی نقده


دختر، پسر

ترکی، فارسی

طبیعت
ایلشن/il šan/

منسوب به الشن، شادی بخش ایل، رهبر، ( = الشن )، ( اِلشن


پسر

ترکی
بالی/bāli/

عسلی، ( بال= عسل، ی ( پسوند نسبت ) )


دختر

ترکی، فارسی
تورال/turāl/

جاوید، همیشه زنده، پهلوان


پسر

ترکی
آلتین/āltin/

طلا، زرین، آلتنای، زر، طلای ناب


دختر

ترکی
آنلی/ānli/

بافهم، باشعور، فهمیده


دختر

ترکی
الیاد/elyād/

یاد ایل، ( ترکی ـ فارسی ) ( = ایلیاد )، ایلیاد، ال ( ترکی ) + یاد ( فارسی )، ایلیاد به یاد ایل


پسر

ترکی، فارسی
سلوانا/selvānā/

بخشی از شهرستان ارومیه


دختر

ترکی
محمد آیدین/m.-āydin/

ترکیب دو اسم محمد و آیدین ( ستوده و نورانی )، ( عربی ـ ترکی ) از نام های مرکب، ا محمّد و آیدین


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
آیتین/āy tin/

گوشه و کنار ماه، زیبا رو، گوشه و لبه ی ماه، ( به مجاز ) پاره ماه


دختر

ترکی

کهکشانی
سویم/se(o)vim/

محبت، علاقه


دختر

ترکی
آتمین/ātmin/

اسب سوار، [البته در برخی از گویش های زبان ترکی مفهوم اسب سوار را به ذهن متبادر می کند گو اینکه معنا ...


پسر

ترکی
آرشن/āršan/

مردانه، ( ایرانی باستان، aršan ) مردانه


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
سن ناز/san nāz/

زیبا و قشنگ، ( سن = تو، ناز = قشنگ )، تو نازی


دختر

ترکی
آیتان/āy tān/

مانند ماه، زیبارو


دختر

ترکی
آیرا/āyrā/

ممتاز و برجسته، جدا، سوا، دیگری


دختر

ترکی
آرات/ārāt/

شجاع، دلیر، جسور، جَسور


پسر

ترکی
محمد یاشا/m.-yāšā/

ترکیب دو اسم محمد و یاشا ( ستوده و زنده باد )، از نام های مرکب، ا محمّد و یاشا


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
شان ای/šānāy/

ماه پر افتخار و ارزش، ماه دارای شکوه و جلال و عظمت، ( به مجاز ) زیباروی ارزشمند و افتخارآمیز که دار ...


دختر

ترکی، فارسی
اوختای/okhtāy/

نظیر تیر، همتای پیکان، لنگه و تای ناوک و تیر، تیروش


پسر

ترکی، مغولی
خزر/khazar/

زیبا و با طراوت مثل دریا، ( اَعلام ) ) قومی که در سواحل غربی دریای خزر می زیستند و امروزه از میان ر ...


دختر

ترکی، فارسی، عربی

تاریخی و کهن، طبیعت
سلنا/selenā/

الهه ماه، خدای ماه، ( به مجاز ) ماه و دختر زیبارو، سولنا، مجازا ماه


دختر

یونانی، ترکی

کهکشانی
شن آی/šenāy/

ماه شادمانی، ماهی که اولین فرزند خانواده به دنیا آمده است


دختر

ترکی
ساوالان/sāvālān/

نام دهی در صوفیان شبستر، سبلان، ( اَعلام ) ) ( = سبلان ) رشته کوه آتشفشانی، در شمال غربی ایران، در ...


پسر، دختر

ترکی
ائلمان/elman/

سنبل کشور و ملت، مانند مردم


پسر

ترکی
ائلوین/elvin/

سرآمد و بزرگ ایل و خاندان


پسر

ترکی
آبادان/abadan/

برپا، آباد


پسر

ترکی
آباغان/abağan/

عالیجناب، نجیب زاده، کبیر


پسر

ترکی
آبانوز/abanuz/

درخت آبنوس


پسر

ترکی
آبیقان/abighan/

اصیل


پسر

ترکی
آبینچ/abınç/

آسودگی، تسلی، آرامش


پسر

ترکی
آتاباللی

یادگار مانده از پدر بزرگ، مرد کوچک اندام


پسر

ترکی
آتابای/atabay/

پدربزرگ، نام یکی از طوایف بزرگ ترکمن در ایران، آتا ( ترکی ) + بای ( چینی )


پسر

ترکی، چینی
آتابیگ/atabig/

لقب احترام برای خطاب کردن پیران، لقب مربیان شاهزادگان دربار سلاطین ترک


پسر

ترکی
آتاسای/atasay/

احترام کننده به بزرگان


پسر

ترکی
آتاشا/ātāšā/

منسوب به آتاش، ( به مجاز ) هم نام، [آتاش = آداش = همنام، هم اسم، ا ( پسوند نسبت ) ] منسوب به آتاش


دختر

ترکی، فارسی
آتاقلیچ

شمشیر پدری


پسر

ترکی
آتالان/atalan/

معروف و مشهور


پسر

ترکی
آتامکین

مانند پدرم


پسر

ترکی
آتاکان/atakan/

کسی که خون پدر در او جریان دارد


پسر

ترکی
آتایار/atayar/

یار و یاور پدر


پسر

ترکی
اتبک/atbak/

در دوره قاجار لقبی که به وزیران داده می شد، لقب هر یک از پادشاهان مستقل که حکومت محلی داشتند


پسر

ترکی
آتجان

کسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد


پسر

ترکی
آتحان/athan/

کسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد


پسر

ترکی
آتلاز/atlaz/

اطلس، حریر، پارچه نرم و لطیف


دختر

ترکی
آتمش

عدد شصت که از اعداد مقدس است همچنین پرتاب کردنی


پسر

ترکی
آتیجی

تیر انداز ماهر


پسر

ترکی
آتیق/atigh/

جسور و دلیر، مشهور، نیرومند


پسر

ترکی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر ترکیاسم دختر ترکی