صالح پاشا

لغت نامه دهخدا

صالح پاشا. [ ل ِ ] ( اِخ ) وی یکی از وزرای دوره سلطان ابراهیم خان و از مردم بوسنه است ، در آغاز به مصطفی پاشا دفتردار و سپس به ابراهیم افندی روزنامه نویس منسوب بود و در دیوان محاسبات ، خزانه ، مطبخ همایونی ،دارالصنایع سفائن و امانت دفتر انجام وظیفه میکرد تا به درجه امیر آخوری ، و ریاست ینی چری رسید و به سال 1054 هَ. ق. وزیر قبه نشین و متعاقباً دفتردار گردید و به سال 1055 مقام صدارت عظمی یافت و قریب دو سال در این شغل بود و به عهد داودپاشا اعدام شد. جنازه او را در اسکدار دفن کردند. ( قاموس الاعلام ترکی ).

صالح پاشا. [ ل ِ ] ( اِخ ) ( حاجی... ) وی از مردم ازمیر است و در استانبول برخی مأموریتهایافت و به سال 1236 هَ. ق. هنگامی که علی پاشای اسپارتی معزول و علی پاشای بندری منصب او را اشغال کرد صالح پاشا هم رتبه وزارت یافت و تا رسیدن صدر اعظم جدید متکفل امور صدارت گشت ولی صدراعظم جدید بیش از نه روز در آن مقام نبود و مجدداً صالح پاشا به صدارت رسید و به خوبی از عهده اداره امور کشور برآمد و متجاوز یکسال و نیم این منصب داشت سپس بسال 1238 از آن شغل معزول و به کلیبولی اعزام گردید و ولایت شام و امارت حاج یافت و پس از مراجعت به ولایت «وان » منصوب گشت ولی چون به آتن رسید دستور یافت که به کلیبولی برگردد و وی به سال 1239 درگذشت. ( قاموس الاعلام ترکی ).

صالح پاشا. [ ل ِ ] ( اِخ ) ( حاجی... ) وی از مردم زعفران است و به عهد سلطان سلیم ثالث به سال 1221 هَ. ق. رتبه امیرالبحری یافت سپس به عزم جنگ با نیروی دریائی انگلیس به بحر ابیض شد لیکن سرانجام مجبور به سوختن و غرق کردن کشتی های خود گشت و از راه خشکی به استانبول مراجعت کرد و به ولایت شام منصوب گردیدو مناصب دیگر یافت و ولایت آخسخه را نیز عهده دار شد و به سال 1240 بدانجا درگذشت. ( قاموس الاعلام ترکی ).

فرهنگ فارسی

وی از مردم زعفرانست و بعهد سلطان سلیم خان ثالث رتبه امیرالبحری یافت

پیشنهاد کاربران

بپرس