gelatine

/ˌdʒeləˈtiːn//ˈdʒelətiːn/

معنی: دلمه
معانی دیگر: gelatin دلمه، ژلاتینی، سریشم

جمله های نمونه

1. Strung between the lamp-posts like gelatine they were devoid of nocturnal magic in the middle of a winter day.
[ترجمه گوگل]در میان تیرهای چراغ مانند ژلاتین، از جادوی شبانه در وسط یک روز زمستانی بی بهره بودند
[ترجمه ترگمان]در وسط یک روز زمستانی هیچ نشانی از جادوی شبانه نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Inside this gelatine umbrella, a stamen lurks, an apple core of a motor.
[ترجمه گوگل]درون این چتر ژلاتینی، یک پرچم نهفته است، هسته سیب یک موتور
[ترجمه ترگمان]داخل این چتر ژلاتین، پرچم برجسته یک موتور روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Add the passion fruit, gelatine and Armagnac or brandy.
[ترجمه گوگل]میوه شور، ژلاتین و آرمانیاک یا براندی را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]the و gelatine و Armagnac را نیز به آن اضافه کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Allow the gelatine to cool, then add to the trout cream.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید ژلاتین خنک شود سپس به کرم ماهی قزل آلا اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]به ژلاتین اجازه دهید که خنک شود سپس به کرم ماهی قزل آلای (ماهی قزل آلای)اضافه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gelatine icing can, if liked, be used instead of fondant icing in recipes.
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل می توان از آیسینگ ژلاتینی به جای آیسینگ فوندانت در دستور غذاها استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]یخ زدایی یخی می تواند به جای استفاده از یخ زدایی در دستور العمل ها استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fold in the double cream and dissolved gelatine.
[ترجمه گوگل]خامه دوبل و ژلاتین حل شده را داخل آن بریزید
[ترجمه ترگمان]آن را در کرم دوتایی تاه کنید و ژلاتین حلال را حل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Melt the gelatine over hot water until dissolved and clear. 4 Beat together the cheese, single cream and sugar.
[ترجمه گوگل]ژلاتین را روی آب داغ ذوب کنید تا حل شود و شفاف شود 4 پنیر، خامه تکی و شکر را با همزن بزنید
[ترجمه ترگمان]ژلاتین را به آب داغ Melt تا آن را حل و فصل کنند ۴ پنیر، خامه و شکر را به هم بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There was a ban on meat pies, gelatine, and other British beef products.
[ترجمه گوگل]ممنوعیت پای گوشت، ژلاتین و سایر محصولات گوشت گاو بریتانیایی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]مقداری گوشت، ژلاتین و دیگر محصولات گوشت گاو انگلیسی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Stir the gelatine into the processed salmon mixture.
[ترجمه گوگل]ژلاتین را در مخلوط ماهی قزل آلا فرآوری شده هم بزنید
[ترجمه ترگمان]ژلاتین را به مخلوط ماهی قزل آلا فرآوری شده اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With gelatine icing sugar, make the shapes of each of the cards.
[ترجمه گوگل]با پودر قند ژلاتینی شکل هر کدام از کارت ها را درست کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از مواد منفجره، هر یک از این کارت ها را درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Soak the gelatine sheets in 5 tablespoon of water for 10 minutes till soft.
[ترجمه گوگل]ورقه های ژلاتین را به مدت 10 دقیقه در 5 قاشق غذاخوری آب خیس کنید تا نرم شوند
[ترجمه ترگمان]ژلاتین را در ۵ قاشق سوپ خوری آب تا مدت ۱۰ دقیقه خیس کنید تا نرم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Add the gelatine powder into rose syrup, stir over boiling water until dissolves. Leave to cool.
[ترجمه گوگل]پودر ژلاتین را به شربت گل سرخ اضافه کنید و روی آب جوش هم بزنید تا حل شود بگذارید خنک شود
[ترجمه ترگمان]ژلاتین را به داخل شربت rose اضافه کنید تا آب جوش را تا حل شدن حل کنید بگذارید خونسرد باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Blue, double side anti - static gelatine coating substrate, low surface resistivity; Used for producing medical X - ray film.
[ترجمه گوگل]زیرلایه پوشش ژلاتین ضد استاتیک آبی، دو طرفه، مقاومت سطحی پایین برای تولید فیلم اشعه ایکس پزشکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]لایه پوشش ژلاتین استاتیک، مقاومت سطحی پایین، مقاومت سطحی پایین؛ برای تولید فیلم اشعه ایکس استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mix gelatine with lime juice and hot water.
[ترجمه گوگل]ژلاتین را با آبلیمو و آب داغ مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]ژلاتین را با آب لیمو و آب داغ مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Use a little milk to soak the gelatine powder first.
[ترجمه گوگل]ابتدا از کمی شیر برای خیس خوردن پودر ژلاتین استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از کمی شیر برای خیس کردن پودر ژلاتین استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دلمه (اسم)
congelation, clod, flocculation, coagulum, gelatine, jelly, gelatin, gel, posset

تخصصی

[عمران و معماری] ژلاتین

انگلیسی به انگلیسی

• glutinous substance which is the base for jellies and other substances (made of boiled animal bones and ligaments)
gelatine is the same as gelatin.

پیشنهاد کاربران

بپرس