cadastre

/kəˈdæstʌr//kəˈdæstə/

مامور ثبت وممیزی املاک مزروعی وغیر منقول، دفترممیزی وتقویم وثبت اراضی واملاک

جمله های نمونه

1. Land resource management need to gain the cadastre data from the distributed and heterogeneous database.
[ترجمه گوگل]مدیریت منابع زمین باید داده های کاداستر را از پایگاه داده های توزیع شده و ناهمگن به دست آورد
[ترجمه ترگمان]مدیریت منابع زمینی نیاز به کسب داده های کاداستر از پایگاه داده توزیع شده و ناهمگن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As one of the mainly research objects cadastre management, the house has the obvious geometry features.
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از اصلی ترین موضوعات تحقیقاتی مدیریت کاداستر، خانه دارای ویژگی های هندسی آشکار است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یکی از موضوعات تحقیقاتی عمدتا مدیریت کاداستر، ویژگی های هندسی آشکاری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Building the fiscal cadastre is a field exercise that requires tight quality control. Much attention must be given to timeliness and accuracy.
[ترجمه گوگل]ایجاد کاداستر مالی یک تمرین میدانی است که به کنترل کیفی شدید نیاز دارد باید توجه زیادی به به موقع بودن و دقت شود
[ترجمه ترگمان]ایجاد کاداستر مالی یک تمرین می دانی است که نیاز به کنترل کیفی دارد توجه زیادی باید به موقع بودن و دقت داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The system of cadastre established on the basis of geographic information system is convenient, intuitive, quick and accurate. It can keep good coherence of graphic data and attribute data.
[ترجمه گوگل]سیستم کاداستر ایجاد شده بر اساس سیستم اطلاعات جغرافیایی راحت، بصری، سریع و دقیق است این می تواند انسجام خوبی از داده های گرافیکی و داده های ویژگی را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]سیستم کاداستر on که براساس سیستم اطلاعات جغرافیایی پایه ریزی شده است مناسب، شهودی، سریع و دقیق است آن می تواند انسجام خوبی از داده های گرافیکی و داده های مشخصه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cadastre management is the basic work in land management work system.
[ترجمه گوگل]مدیریت کاداستر کار اساسی در سیستم کار آمایش سرزمین است
[ترجمه ترگمان]مدیریت Cadastre کار اصلی سیستم کاری مدیریت زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the survey of cadastre and real estate, it is very important for position precision of boundary point because it directly influences parcel area and position relationship around it.
[ترجمه گوگل]در بررسی کاداستر و املاک، دقت موقعیت نقطه مرزی بسیار حائز اهمیت است، زیرا به طور مستقیم بر مساحت قطعه و روابط موقعیت اطراف آن تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]در آمارگیری نفوس و املاک و مستغلات، برای دقت موقعیت مرز بسیار مهم است زیرا به طور مستقیم بر روی حوزه بسته و رابطه موقعیت در اطراف آن تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As the development of underground space, it is necessary to manage the data using 3 D Cadastre.
[ترجمه گوگل]به عنوان توسعه فضای زیرزمینی، مدیریت داده ها با استفاده از کاداستر سه بعدی ضروری است
[ترجمه ترگمان]با توسعه فضای زیرزمینی، مدیریت داده ها با استفاده از ۳ D Cadastre ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Reform requires comprehensive approach, including development of tax rolls ( cadastre ), valuation, and collection.
[ترجمه گوگل]اصلاحات مستلزم رویکردی جامع از جمله توسعه فهرست مالیاتی (کاداستر)، ارزش گذاری و جمع آوری است
[ترجمه ترگمان]اصلاحات نیازمند رویکردی جامع از جمله توسعه فهرست های مالیاتی (کاداستر)، ارزیابی و جمع آوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] ثبت کننده یا نقشه بردار عمومی که مرز زمینهای عمومی یا خصوصی را برای تعیین مالکیت یا تعیین مالیات (مالیات بندی) مشخص یا دوباره ایجاد میکند.

انگلیسی به انگلیسی

• license showing ownership of real property

پیشنهاد کاربران

بپرس