cinder

/ˈsɪndər//ˈsɪndə/

معنی: خاکستر، زغال نیم سوز، خاکستر کردن، سو زاندن
معانی دیگر: (در کوره ی فلزکاری) تفاله ی سنگ معدنی، سرباره ی کوره ی بلند، روباره، (آتشفشان) گدازه ی سفت شده، سخت گدازه، زغاله، (چوب یا زغال و غیره) نیم سوز، سوخته (ولی خاکستر نشده)، (در آتش خاموش و غیره) ذرات نیم سوخته، خاکه، زغال سوزان (ولی بدون شعله)، زغال گرفته، زغال سرخ، (در جمع) خاکستر، خاکستر زغال یا چوب، (نادر) نیمسوز کردن، زغال کردن، (با زغال و چوب نیم سوز) پوشاندن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small piece of partially burned wood, coal, or the like that can burn further but without a flame.
مترادف: ash
مشابه: clinker, coal, ember, scoria, slag, spark

- We threw water over the campfire cinders before we went on our hike.
[ترجمه گوگل] قبل از اینکه به پیاده‌روی برویم، روی سیلندرهای آتش کمپ آب ریختیم
[ترجمه ترگمان] قبل از این که به پیاده روی مان برویم، آب را روی آتش بخاری پرت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (pl.) any of various residues of burning, such as ashes, slag, or volcanic lava.
مترادف: ashes
مشابه: lava, remains, residue, scoria, slag, soot

- After the house fire, they searched among the cinders for anything of value.
[ترجمه گوگل] پس از آتش سوزی خانه، آنها در میان خاکسترها به دنبال چیزی با ارزش گشتند
[ترجمه ترگمان] بعد از آتش سوزی خانه، آن ها در میان خاکستر و خاکستر چیزی جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Bits of lava spewed into the air may solidify and become cinders.
[ترجمه گوگل] تکه‌های گدازه‌ای که به هوا پرتاب می‌شوند ممکن است جامد شده و تبدیل به خاکستر شوند
[ترجمه ترگمان] تکه های گدازه در هوا به هوا رفت و خاکستر شدند و خاکستر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cinders, cindering, cindered
• : تعریف: to scatter cinders on, usu. to improve traction for vehicles or pedestrians.

- I cindered my driveway before the storm.
[ترجمه گوگل] من قبل از طوفان مسیر خود را سوزاندم
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه طوفان بیاد جلوی خونه ام رو گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: cinderlike (adj.), cindery (adj.)
• : تعریف: to scatter cinders on a road, walkway, or the like.

جمله های نمونه

1. burn to a cinder
سوزاندن و سیاه یا زغال کردن،(غذا را) سوزاندن

2. fatima burned the food to a cinder
فاطمه خوراک را سوزاند (زغال کرد).

3. The cakes were burnt to a cinder.
[ترجمه گوگل]کیک ها سوخته و تبدیل به خاکستر شدند
[ترجمه ترگمان]کیک به خاکستر تبدیل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I like my steak burnt to a cinder on the outside and blood red and juicy inside.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم استیکم از بیرون سوخته و داخلش قرمز و آبدار باشد
[ترجمه ترگمان]من گوشت my رو از اون بیرون و قرمز و آبدار که توش پر از خون بود رو دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cake was burnt to a cinder.
[ترجمه گوگل]کیک سوخته بود
[ترجمه ترگمان]کیک به خاکستر تبدیل شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ball clanks off the rim like a cinder block; an ugly afterthought of a shot attempt.
[ترجمه گوگل]توپ مانند یک بلوک خاکستر از لبه جدا می شود یک فکر زشت بعد از تلاش برای شلیک
[ترجمه ترگمان]گلوله مثل یک بلوک سیمانی از لبه the بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rusted metal, bits of concrete and cinder block, patches of burnt, weedy turf.
[ترجمه گوگل]فلز زنگ زده، تکه های بتن و بلوک خاکستر، تکه های چمن سوخته و علف های هرز
[ترجمه ترگمان]فلز ساخته شده از فلز، تکه های بتون و خاکستر، لکه های خاکستر و علف خشک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cinder blocks have closed up the door and windows.
[ترجمه گوگل]بلوک های خاکستری در و پنجره ها را بسته اند
[ترجمه ترگمان]ساختمان cinder، درها و پنجره ها را بسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Follow the cinder path through the caravan park until you reach a surfaced road.
[ترجمه گوگل]مسیر خاکستر را از طریق پارک کاروان دنبال کنید تا به جاده ای سطحی برسید
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که به یه جاده دی گه برسی، از راه خروج از پارک عبور کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His bookshelves were plywood and cinder blocks.
[ترجمه گوگل]قفسه های کتاب او تخته سه لا و بلوک های خاکستر بود
[ترجمه ترگمان] قفسه کتاب ها دوتا بلوک سیمانی و خاکستر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The room is maybe six feet square, with cinder block walls.
[ترجمه گوگل]اتاق شاید شش فوت مربع است، با دیوارهای بلوک خاکستری
[ترجمه ترگمان]اتاق شاید شش متر مربع با دیواره ای سیمانی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It uses the ground's grass areas and cinder track for training.
[ترجمه گوگل]از زمین های چمن و مسیر خاکستر برای تمرین استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این کشور از مناطق چمن و جاده cinder برای آموزش استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Three small houses, made of painted cinder block and aluminum, faced the hotel from across the street.
[ترجمه گوگل]سه خانه کوچک، ساخته شده از بلوک خاکستری رنگ شده و آلومینیوم، از آن طرف خیابان رو به هتل بود
[ترجمه ترگمان]سه خانه کوچک که از آجر فرش شده و آلومینیوم ساخته شده بودند روبروی هتل روبروی هتل قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Seeing from the performance of the Chinese cinder star in successive Olympic game, Undoubtedly, the heel-and-toe walking sport is our country farmland advantage in the path item.
[ترجمه گوگل]با مشاهده عملکرد ستاره سیندر چینی در بازی های المپیک پی در پی، بدون شک ورزش پیاده روی پاشنه پا مزیت زمین کشاورزی کشورمان در آیتم مسیر است
[ترجمه ترگمان]بدون شک، مشاهده عملکرد ستاره دریایی چین در مسابقات پی درپی المپیک، بدون شک، ورزش پیاده روی پاشنه پا و پا پا از مزیت زمین های کشاورزی کشور ماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So they find a big, old cinder block and pitch it over the side.
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها یک بلوک خاکستر بزرگ و قدیمی را پیدا می کنند و آن را در کناره قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]به همین خاطر یه بلوک سیمانی قدیمی پیدا کردن و از کنارش رد میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خاکستر (اسم)
ash, cinder, slag

زغال نیم سوز (اسم)
cinder

خاکستر کردن (فعل)
cinder, incinerate

سوزاندن (فعل)
cinder, bite, burn, cauterize, corrode, cremate, scorch, inflame, incinerate, sear, stunt

تخصصی

[زمین شناسی] سرباره، تفاله ،شلاکه ،زینتر،زغال نیم سوز،خاکستر کردن، اخگر اخگر :قطعه ای از سنگ آتشفشانی حفره دار است که وقتی گدازه گازدار مذاب بسطح زمین رسیده و همانند آبشار سرد می شود، تشکیل می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• ash, ember, small piece of burnt wood or coal
cinders are the pieces of material that are left after wood or coal has burned.

پیشنهاد کاربران

cinder ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: اخگره
تعریف: قطعۀ آذرآواری ریزدانه با اندازۀ بین 4 تا 32 میلی متر
در نقش فعل . . خاکستر پاشیدن
پوکه ساختمانی، که در ساختمان سازی بکار میرود.
پوکه. صنعتی که به صورت گلوله های کوچک بوده و عموما در ساختمان سازی و برخی کاربردهای دیگر استفاده میشود

بپرس