churl

/t͡ʃɜːrl//t͡ʃɜːl/

معنی: دهاتی، روستایی، ادم خشن و زمخت
معانی دیگر: کارگر مزرعه، کم ادب، دهاتی منش، لاده، خشن و گستاخ، آدم پست و خودخواه، بی تربیت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a rude or vulgar person.
متضاد: gentleman
مشابه: boor, cad, clown

- A churl seated behind her on the bus was loudly berating his wife.
[ترجمه گوگل] در اتوبوس پشت سر او نشسته بود و همسرش را با صدای بلند سرزنش می کرد
[ترجمه ترگمان] A پشت سر او نشسته بود و با صدای بلند زنش را سرزنش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I'd rather not listen to that churl's filthy jokes.
[ترجمه گوگل] من ترجیح می دهم به جوک های کثیف آن چرند گوش ندهم
[ترجمه ترگمان] ترجیح می دهم به این شوخی ها گوش ندهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a peasant or laborer.
متضاد: gentleman
مشابه: boor

(3) تعریف: a stingy person; miser.

جمله های نمونه

1. And, tender churl, makes t waste in niggarding.
[ترجمه گوگل]و خستگي لطيف باعث مي‌شود در بخل و هدر رفتن تلف شود
[ترجمه ترگمان] و \"churl\"، \"churl\"، \"niggarding\" رو به هدر نمیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Churl I'll drop the love - juice in your eyes. Hey !
[ترجمه گوگل]چورل من عشق را می ریزم - آب در چشمان تو سلام !
[ترجمه ترگمان]من آب عشق را در چشمان تو می اندازم ! هی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Churlish: like, or befitting a churl ; boorish or vulgar.
[ترجمه گوگل]Churlish: مانند، یا برازنده churl; بی حیا یا مبتذل
[ترجمه ترگمان]مثل، ای نه، ای نه، ای نه، ای نه، ای نه، ای نه، ای نه، ای نه، ای نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The vile person shall be no more called liberal, nor the churl said to be bountiful.
[ترجمه گوگل]شخص پست را دیگر نه لیبرال می نامند و نه می گویند سخاوتمند سخاوتمند است
[ترجمه ترگمان]آن شخص پست دیگر به اصطلاح liberal نخواهد بود، نه the گفت که خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The proposition that the fabliau is an appropriate mode for an argument between two churls is explicitly Chaucer's.
[ترجمه گوگل]این گزاره که فابلیو حالت مناسبی برای بحث بین دو چورل است، صریحاً نظر چاسر است
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد که the یک حالت مناسب برای بحث بین دو churls است به صراحت Chaucer است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He must have had some ups and downs in life to make him such a churl.
[ترجمه گوگل]او حتماً فراز و نشیب هایی در زندگی داشته است که او را به این اندازه گیر کرده است
[ترجمه ترگمان]او باید در زندگی از بالا و پایین زندگی کرده باشد تا او را به چنین churl تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He must have had some upsdowns in life to make him such a churl .
[ترجمه گوگل]او باید در زندگی دچار فراز و نشیب هایی شده باشد که او را به این قدر غرق درآورده است
[ترجمه ترگمان]باید در زندگی با چنین a زندگی کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The vile person shall be no more called liberal, nor churl said to be bountiful.
[ترجمه گوگل]شخص شرور را دیگر نباید لیبرال نامید، و نمی‌توان گفت که سخاوتمند است
[ترجمه ترگمان]آن شخص پست دیگر به اصطلاح liberal نخواهد بود، نه churl گفت که خوب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دهاتی (اسم)
peasant, backwoodsman, villager, chuff, carl, clodhopper, boor, yokel, churl, hobnail, kern, villein

روستایی (اسم)
farmer, peasant, villager, clodhopper, boor, bucolic, commoner, cottager, yokel, churl, hobnail, georgic, kern, ruralist

ادم خشن و زمخت (اسم)
churl

انگلیسی به انگلیسی

• rude person; person from the country

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) :
✅️ اسم ( noun ) : churl / churlishness
✅️ صفت ( adjective ) : churlish
✅️ قید ( adverb ) : churlishly

بپرس