churchman

/ˈt͡ʃɜːrt͡ʃmən//ˈt͡ʃɜːt͡ʃmən/

معنی: کشیش، نگهبان کلیسا، عضو کلیسا
معانی دیگر: کارمند کلیسا، کنشت ور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: churchmen
مشتقات: churchmanly (adj.), churchmanship (n.)
(1) تعریف: a male member of the clergy; priest.
مشابه: clergyman

(2) تعریف: a male church member; churchgoer.

جمله های نمونه

1. As a churchman, he was accused of meddling in politics.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کلیسا به دخالت در سیاست متهم شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک روحانی به دخالت در سیاست متهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That famous churchman Arnold of Rugby put a stamp upon independent education which helped to produce this consequence.
[ترجمه گوگل]آن کلیسای معروف، آرنولد راگبی، مهری بر آموزش مستقل گذاشت که به ایجاد این نتیجه کمک کرد
[ترجمه ترگمان]آن کشیش معروف، به نام آرنولد Rugby، مهر و مهر مخصوصی بر روی تحصیل مستقل گذاشت که به تولید این نتیجه کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A worthy churchman more addicted to hunting than to academics.
[ترجمه گوگل]یک روحانی شایسته که بیشتر به شکار معتاد است تا دانشگاهیان
[ترجمه ترگمان]یک کشیش با ارزش بیشتر به شکار علاقه داشت تا به دانشگاهیان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Markham's certainly not a churchman, though of course the Cumbermounds are the leading lay family in the county.
[ترجمه گوگل]مارکهام مطمئناً یک کلیسا نیست، اگرچه کامبرموندز خانواده پیشرو در این شهرستان هستند
[ترجمه ترگمان]مسلما یک عضو روحانی نیست، هر چند که Cumbermounds خانواده در این ناحیه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was a high churchman for whom the sacrament of holy communion was the supreme moment of worship.
[ترجمه گوگل]او یک کلیسای عالی بود که مراسم عشای ربانی برای او بهترین لحظه عبادت بود
[ترجمه ترگمان]او از اهل کلیسا بود که مراسم عشا ربانی مقدس، لحظه عالی پرستش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was a famous Protestant churchman, but I didn't like him.
[ترجمه گوگل]او یک کلیسای پروتستان معروف بود، اما من او را دوست نداشتم
[ترجمه ترگمان]او یک کلیسای پروتستان مشهور بود، اما من از او خوشم نیامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was an early Christian Churchman who reportedly helped young lovers.
[ترجمه گوگل]او یک کلیسایی اولیه مسیحی بود که طبق گزارش ها به عاشقان جوان کمک می کرد
[ترجمه ترگمان]او یک عضو اولیه مسیحی مسیحی بود که بنا بر گزارش ها به عشاق جوان کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Edward wanted to see his churchman right away.
[ترجمه گوگل]ادوارد می خواست فوراً کلیسای خود را ببیند
[ترجمه ترگمان]ادوارد می خواست churchman را فورا ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A churchman who never reads The Freethinker very soon has no more real religion than the atheist who never reads The Church Times.
[ترجمه گوگل]کلیسایی که هرگز کتاب آزاداندیش را خیلی زود نمی خواند، دین واقعی تری نسبت به ملحدی که هرگز چرچ تایمز را نمی خواند، ندارد
[ترجمه ترگمان]یک کشیش از کلیسا که هرگز کتاب مقدس را نمی خواند خیلی زود مذهب حقیقی را نسبت به the که هرگز کلیسا را نمی خواند، ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is as staunch a churchman at Oxford.
[ترجمه گوگل]او مانند یک کلیسای سرسخت در آکسفورد است
[ترجمه ترگمان]او مثل یک churchman در آکسفورد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I am churchman,(Sentence dictionary) and don't understand these matters.
[ترجمه گوگل]من کلیسایی هستم (فرهنگ جملات) و این مسائل را نمی فهمم
[ترجمه ترگمان]من churchman، (فرهنگ لغت نامه)و این مسائل را درک نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I am no churchman, and don't understand these matters.
[ترجمه گوگل]من اهل کلیسا نیستم و این مسائل را درک نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من اهل churchman و این چیزها را نمی فهمم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Churchman Business School, we rate our success by rating the success of our graduates.
[ترجمه گوگل]مدرسه تجارت چرچمن، ما موفقیت خود را با رتبه بندی موفقیت فارغ التحصیلان خود ارزیابی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما موفقیت خود را با رتبه بندی موفقیت فارغ التحصیلان ما کاهش می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Rev. John Kao received Senior Churchman Award from Centre for Mentorship and Theological Reflection.
[ترجمه گوگل]کشیش جان کائو جایزه چرچمن ارشد را از مرکز مربیگری و بازتاب الهیات دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]کشیش جان کایو، از مرکز مطالعات mentorship و الهیات، جایزه ارشد Churchman را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sarah Churchman, director of student recruitment and diversity at PricewaterhouseCoopers agrees.
[ترجمه گوگل]سارا چرچمن، مدیر جذب و تنوع دانشجویی در PricewaterhouseCoopers با این موضوع موافق است
[ترجمه ترگمان]سارا Churchman، مدیر کارمند یابی و تنوع دانشجویان در شرکت PricewaterhouseCoopers موافق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشیش (اسم)
abbe, padre, priest, clergyman, provost, cleric, evangelist, druid, cassock, divine, ecclesiastic, churchman, herdsman, shaveling

نگهبان کلیسا (اسم)
churchman

عضو کلیسا (اسم)
churchman

انگلیسی به انگلیسی

• clergyman; member of the church
a churchman is the same as a clergyman; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس