ساوالان

فرهنگ اسم ها

اسم: ساوالان (پسر، دختر) (ترکی) (تلفظ: sāvālān) (فارسی: ساوالان) (انگلیسی: savalan)
معنی: نام دهی در صوفیان شبستر، سبلان، ( اَعلام ) ) ( = سبلان ) رشته کوه آتشفشانی، در شمال غربی ایران، در استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی، بلندترین قله اش متر ارتفاع دارد، دارای چشمه های آب گرم و سرد فراوان
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم پسر، اسم دختر، اسم ترکی

لغت نامه دهخدا

ساوالان. ( اِخ ) دهی است جزء دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز. در 17 هزارگزی جنوب خاوری شبستر و 2 هزارگزی شوسه تبریز به مرند و یک هزارگزی راه آهن جلفا واقع شده است. هوای آن معتدل و دارای 802 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است جزئ دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز

پیشنهاد کاربران

ساو ( پیام ، نامه ، صدا ) به همرا آلان ( دریافت کننده ) در زبان ترکی ، مثلا شما به رسول اکرم میگی پیامبر مشکلی نداره ما ترکا به پیامبر میگیم ساوالان خار داره؟ به راسی اینا کلن زبون نفهمن ، هندی از کجا اومده اینجا اسم گذاری کرده ، اها فهمیدیم یه کلمه هم ندارین همش هندیه ؛ )
درود
در پاسخ به کاربر بالا:
کسی ترکها و درواقع مردم آذربایگان را "غریبه های مهاجر" ندانسته، آری ایران، میهن هزاران ساله همه ایرانیان ازجمله مردم آذربایگان است.
ولی اگر منظور شما، پیشینه ی هزاران ساله ی زبان ترکی در آذربایگان باشد باید برای این داوش و ادعای خود دلیل علمی و تاریخی بیاورید، باید برای این سخن خود از سنگنبشته های هزاران ساله، کتابها و گفته های تاریخنگارانی از روزگارانِ کهن گواهِ روشن بیاورید.
...
[مشاهده متن کامل]

کدام سنگنوشته به ترکی در آذربایگان بوده؟ ( زبان ترکی تنها یک سنگنبشته دارد آن هم در مغولستان! )
کدام تاریخنگار، چه پیش از زایش مسیح چه پس از آن ( مگر در این سه چهار سده گذشته! ) ، زبان مردم آذربایگان را ترکی گزارش کرده؟
استرابو جغرافیدان یونانی سده یکمِ پیش از زایش در کتاب خود ( جغرافیا ) ، سخن جغرافیدان دو سده پیش از خودش ( اراتوستن ) را اینگونه بازگو می کند:
"سرزمین آریانا ( ایران ) افزون بر این، فراگیرنده​ ی بخشهایی از سرزمین پارس و ماد و همچنین بلخیان ( باختریها ) و سغدیها در شمال می باشد، زیرا این مردمان با اندکی تفاوت، با یک زبان سخن می رانند. "
در این کتاب، استرابو با اینکه به نوع زبان اشاره نکرده ولی از نشانه ها، نوع زبان به روشنی نمایان می شود به گونه ای که افزون بر همخانواده قرار دادن زبان بلخیان و سغدیان با دیگر مردم آریانا، از ماد ( آتورپاتکان=آذربایگان ) هم نام می برد و می گوید که زبانشان تفاوت و دگرش چندانی با دیگر باشندگان آریانا ندارد.
همگی تاریخنویسان ایرانی و ناایرانی پس از اسلام تا دوره صفوی نیز زبان مردم آذربایگان را فارسی، پهلوی و آذری معرفی کرده اند که درواقع سخن از یک زبانِ ایرانی می کنند.
-
درباره ادعایتان در مورد زبان اوستا،
مگر قرآن به زبان عربی باقی نمانده؟ یا چه کسی گفته که انجیلی به زبان عبری نیست؟
نویسنده هیچ یک از انجیلهای چهارگانه، خودِ حضرت عیسی نیست و اینگونه که گفته شده ایشان کتابش را همراه خود به آسمان برد، کهنترین انجیلهایی هم که در دست است ده ها سال بعد بدست شاگردانِ شاگردان او به زبان عبری ( گویشی از آرامی ) مانند انجیل متی وهمچنین به زبان یونانی نوشته شده که برخی، آنها را برگردان از انجیل عبری می دانند که همین گفته به خِرَد نزدیکتر است، اینکه پس از آن و در دوره های بعدی چندان انجیلی به زبان آرامی و عبری نوشته نشده دلیلی ندارد جز نابودی زبانهای آرامی و عبری به دنبال تازش زبان عربی درخاورمیانه و ادامه زیست مسیحیت در روم و اروپای یونانی و لاتین زبان.
ولی ترکزبانان که به گفته شما، این همه در ایران هستند چرا نباید اوستایی به زبان ترکی از خود به یادگار گذاشته باشند؟ یا یک نوشتار یا دستکم جمله ای به ترکی مربوط به آیین زرتشتی، اصلا چه کسی ترک زرتشتی دیده؟
نه تنها اوستا که هیچ کتاب یا حتا بیت شعری به ترکی پیش از صفوی در آذربایگان نداریم ولی نمونه های نسبتا فراوانی از ادبیات پهلوی در آذربایگان در دست است مانند سروده های شیخ صفی الدین اردبیلی، همام تبریزی، بابافرج تبریزی، کتاب روحی انارجانی ( همزمان با صفوی ) و . . .
آری، مردم آذربایگان همچنان همان مردمان اصیل ایرانی با پیشینه هزاران ساله اند.

چندتایی از دوستان معتقدند که حضرت زرتشت ارتباطی با ترک ها ندارد وگرنه اوستا باید به ترکی هم وجود داشت و از این رو نتیجه گرفتند ساوالان ریشه ترکی ندارد. این حرف درست نیست چرا که ترک ها بر خلاف شما که آن
...
[مشاهده متن کامل]
ها را غریبه های مهاجر می دانید ایران را وطن هزاران ساله ی خود می دانند. درباره ی زبان اوستا هم فقط یک نکته بگویم. کافی است همین الان به ایران نگاه کنید و ببینید که این همه ترک در ایران زندگی می کنند اما قرآن مجید به ترجمه فارسی نوشته می شود! حضرت عیسی هم از قوم یهود و زبانش عبری بود اما هیچ کتابی به زبان عبری از او باقی نمانده!

درود ُ سپاس
برخی در اینجا می گویند ساو در ترکی یعنی صدا، وحی یا پیام خداوندی و ساوالان هم یعنی گیرنده وحی.
جدای از اینکه آیا واقعا واژه ای به نام ساو با آن درونمایه در ترکی بوده یا نه، این وحی و پیام خداوندی بر چه کسی فرود می آمده؟ درینباره نام زرتشت در برخی بنمایه ها آمده، بنده درباره درست یا نادرست بودن این گفته، داوش و ادعایی ندارم ولی گیریم همه این سخنان درست باشد نکته اینجاست که کتاب زرتشت یعنی اوستا به چه زبانیست؟زبان این کتاب را زبان اوستایی می نامند که شاخه ای از زبانهای هندوایرانی و همخانواده با پارسی باستان و سانسکریت است.
...
[مشاهده متن کامل]

این زبان هیچ پیوندی با ترکی و دیگر زبانهای آلتایی ندارد.
آیا می توان پنداشت که در زمان زرتشتِ پیامبر، مردم آذربایگان ترکزبان بوده ولی پیامبری بر آنها آمده و کتابی برایشان آورده با زبانی بیگانه که فهم و دریافتی از آن نداشتند؟! این ترکزبانها تنها کاری که توانستند در برابر این لطف الهی بکنند این بود که نام آن کوه را ساوالان یعنی گیرنده وحی بگذارند!!! اینکه با حکمت خداوندی و خرد بشری سازگار نیست!
تاکنون کسی ترک زرتشتی ندیده و در تاریخ نیز از چنین چیزی نشانی نیست ولی از کسی مانند بهمنیار بن مرزبانِ زرتشتی ( به نام ایرانیش نگاه کنید ) که از مردم آذربایگان بود می توان نام برد که پس از سرافراز شدن به شاگردی پورسینا، اسلام آورد.
پس این معنای عوام پسندانه گیرنده وحی دارای پادگویی و تناقض است و بیگمان درست نیست.
ولی به هر حال اگر دیدمان و نظریه برانگیختگی زرتشت در آذربایگان درست باشد خود نشانه دیگری ست در کنار نشانه های فراوان دیگر که ثابت می کند مردم آذربایگان ایرانی تبار بوده و زبانشان نیز شاخه ای از زبانهای ایرانی بوده است که در چند سده گذشته به ترکی دگرگون شده.
پس به ناچار باید ریشه چنین نامهایی مانند سبلان یا ساوالان را که پیشینه دستکم هزار ساله در بنمایه ها دارد درزبانهای بومی و گذشته آذربایگان جستجو کرد که از همه نزدیکتر زبانهای تاتی و تالشی است.

منطقه اقامتگاه تالش ها بوده و هست. هرچند متاسفانه تالش ها قدر زبان و قومیت و زمینهاشونو نمی دونم و به راحتی جلوی ترکها عقب نشینی میکنن، ولی خب این موضوع بحث دیگه ایه. نامگذاری ترکها در ۹۹ درصد مواقع بر روی مناطق، رودها و کوهها و . . . عبارتست از قره یه چیزی و هر آنچه غیر از این به جرات ریشه غیر ترکی داره. قدمت این نام بیش از تاریخ مهاجرت اقوام ترک به داخل اون منطقه هست که البته نامگذاری حتی نیاز به سکونت حداقل ۱۰۰ ساله در منطقه مورد نظر داره.
...
[مشاهده متن کامل]

پس ترکی بودن ریشه به کلی رده. ا
بحثی در این زمینه نیست.
حالا اینکه پانترکهای نادان دنبال جعل هستن ریشه در شکست خوردن اجدادشون در این منطقه و سرکوبشون داره. کینه ای در دلشون شکل گرفته و بدلیل ضعف در جنگ، می خوان به این شیوه پیشروی کنند. تلاش خوبی هم میکنن ولی خب تاریخ منطقه طارم و گیلان و آستارا و تالش و خلخال و نمین و کردستان متاسفانه باعث غرض ورزیشون میشه و تعصبی حرف میزنن.
انتظار نداشتن اینقدر زود دم خروسشون بزنه بیرون.
موفق باشید عزیزان پانترک. ولی نوادگان کسایی که اجدادتون رو ترکوندن زنده ان و گورتون تو ییلاقات تالش کنده شده آمادست.
خوشبختانه آران هم خوب جهت گیری کرده. فک نمیکنم خیلی فاصله زیادی با شروع درگیری کرد و تالش و گیلک و ارامنه و آذری و اون دسته از ترکهای وطن دوست با شما مونده باشه. به امید شروع هرچه سریعتر.

شایدنباید در واژه شنایی ریشه ساوالان سخت گرفت. سو در زبان آذری یعنی آب و ( اولان ) یعنی بودن . ترکیب میشه جایی که آب است.
کرد ادم کش همه جا رو میخاد ب اسم خودش بزنه تو اول برو خیانت تو جنگ تحمیلی رو ماست مالی کن بعد بیا در مورد ایران نظر بده ادم کش
ساوالان به زبان تالشی لونه برف واردبیل یعنی شهرمقدس نیازنیست دنبال لغت نامه بگردین ازهرتالش زبان بپرسیدبراتون ترجمه میکنه درضمن ترکای اردبیل همشهری تالشان اردبیل هستن درگذرزمان ترکی صحبت کردن وزبان مادریشان تالشی رافراموش کرده انددرضمن همه اقوام ایرانی باهم برادرندلطفابدون تعصب واردشوید
اونجا کوهی بوده که پیامبر زرتشت ها انجا میرفته و وحی بهش نازل میشه
برای همین در تورکی بهش میگن ساو ( مکتوب و نامه )
الان یعنی گیرنده
به هند چه مربوط 😐🔚😆
1 - واژه سِو ( سواتِ ) واژه ای هندواروپایی است که در زبان سانسکریت و پارسی بکار می رفته است و نَه ترکی. سانسکریت ( سِو، سِواتِ ) ، پارسی ( سواد، بیسواد ) ، آلمانی ( sudieren ) ، انگلیسی ( study ) و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

2 - دریافت کننده یِ وحی نمی تواند نشاندهنده یِ جا و مکان باشد. ( یک بچه ده ساله این را می داند ) .
3 - کدام پیامبر؟! اگر منظورت زرتشت هست که زرتشت و اوستا چه ارتباطی با ترکی دارد؟
( فرهنگنامه واژگانِ سانسکریت ) :

ساوالان
دوست عزیز شما اصلا ترکی در چه حد میفهمی که بدونی ساو در ترکی معنی داره یا نه. ساو در ترکی یعنی وحی و پیام الهی . ساوجی هم یعنی پیامبر. وقتی اطلاعاتت در حد صفره چرا الکی ژست کسی رو میگیری که انگار نتیجه سالها تحقیق رو مینویسه. ساوالان یعنی دریافت کننده وحی.
اردبیل به معنای شهر مقدس، ترکیب دو کلمه آرتا یعنی مقدس و ویل یعنی شهر، این دو کلمه فارسی باستانی یا پهلوی هستن. حالا اینکه چرا اردبیل شهر مقدس هست هم میتونه به خاطر کوه ساوالان باشه که طبق اسناد باستانی محل بعثت زرتشت بوده و نیچه شاعر وفیلسوف آلمانی هم در کتاب چنین گفت زرتشتبه اون اشاره میکنه. و هم میتونه به خاطر نزدیکی به دشت مغان باشه که در زمان باستان مغان یا موبدان زرتشتی سالانه در اونجا مراسم اجرا میکردن.
...
[مشاهده متن کامل]

در هر صورت، چه ترکی باشه چه فارسی، همه ی اینها نشانه قداست کوه ساوالان اردبیل و منطقه هست.
ممنون

سّوّلون وارّدّبیل هردو تالشی هستند. سولون بعدا با اضافه شدن آبه ترکی بر گردانده شده. مثل هوسته رو که بعد ها استارا تلفظ شده. سّوّلون یعنی سرش خانه ی برف بعبارتی سرش لانه ی برف . چونکه بلندترین قله منطقه
...
[مشاهده متن کامل]
بوده و همیشه قله سبلان برف داشته وساکنان بومی باستانی که تالش بودند به این نام نامیده اند. آرّدّبیل هم تالشی است به معنی دشتی که وسطش بیل یعنی حوض بزرگ قرار گرفته.

به زبان تالش. سا به معنی سر وا به معنی برف لان به معنی لانه است ایا این اسم تالشی نیست ؟
ساوالان یه واژه ی تالشی است . درتالشی به سر سَ یا سا می گویند و به برف وا میگویند و لا یا لون به معنی لانه یا آشیانه است و چون بر سر سبلان همیشه برف هست به این نام خوانده میشود .
ساو به معنی الهام و ، وحی میباشد . و کلمه الان به معنی گیرنده است در معنی کلی این دو کلمه وحی گیرنده یا الهام پذیرنده میباشد
و به گفته مورخان در کوه ساوالان قبور تعدادی از پیامبران خصوصا حضرت زرتشت ، که پیام رسالت را از آنجا آغاز کرد
یاشاسین آذربایجان یاشاسین ایران
چرا چرت میگی کردی یا تالشیه هیچ کدوم نیست اسم ترکیه شما حسودا هر چی میشه به خودتون ربط میدید
تالشیای خر
با سلام ، بنده پیشتر درباره این نام مواردی عرض کردم که منتشر شده اما میخواستم معنایی دیگر هم اضافه کنم ، ساو در زبان ما ( آذری ) معنی دفاع هم دارد ، ساوونماخ مصدر این فعل به معنی دفاع کردن است ، ساوون یعنی دفاع کن ، ساونان یعنی مدافع ساوالان از این نظر یعنی دفاع گیرنده یا سپر گیرنده ، ساوجی یعنی دادستان ، عدالت خواه .
...
[مشاهده متن کامل]

معانی مختلف :
ساوالان ��� حق طلب
ساوالان��� گیرنده صدا ( شنونده صدای مظلومی که و عدالت می طلبد )
ساوالان ��� مدافع
وقتی تمام این معانی را کنار هم قرار دهیم میبینیم که همگی از یک ریشه هستند و آنهم مربوط به دادخواهی و حق طلبی یا یعنی صدایی که مطرح است هر صدایی نیست فریاد عدالت است. با تشکر

همانطورکه گفتندساوالان درتورکی وحی دهنده است درتورکی ساوبه معنی دفاع هم است پس ساوالان به معنی دفاع کننده هم است ( ساوونماق درتورکی دفاع کردن است )
کلمه ساوالان تالشی است. به این صورت که در تالشی به سر یا کله میگویند س با فتحه. به برف به تالشی وا میگویند و لون یا لان هم به معنی خانه است یعنی جایی که برف در ان لانه کرده. ایا به نظر شما این معنی بیشتر
...
[مشاهده متن کامل]
به سبلان نمیخوره که همیشه پوشیده از برف است. در ضمن قبل از اینکه اقوام ترک به اذربایجان بیایند تالشان ساکنان اصلی اذربایجان بودند.

ساو در زبان ترکی یعنی پیام ، وحی الهی و آلان هم یعنی گیرنده همانطور که می دانید حضرت زرتشت در این کوه با خدای خود رازو نیاز می کرد و به همین خاطر از آن زمان نام این کوه به ساوالان تغییر یافت یعنی وحی گیرنده.
ساو در زبان ترکی یعنی پیام ، وحی الهی و آلان هم یعنی گیرنده همانطور که می دانید حضرت زرتشت در این کوه با خدای خود رازو نیاز می کرد و به همین خاطر از آن زمان نام این کوه به ساوالان تغییر یافت یعنی وحی گیرنده.
یاشاسین ائلیمز دیلیمز وطنیمز

با سلام
در ارتباط با کلمه سبلان با ید ابتدا به تاریخ آن منطقه نگریست تا بتوان کار را آسان نمود. با توجه با اسناد تاریخی اشعار کتابها و سفرنامه ها و مورخین اروپایی ، شدادیان نام خاندانی کرد از اران ارمنستان که در فاصله سالهای ۳۴۰ تا ۴۸۰ هجری قمری در نواحی باکو، گنجه و بردع حکومت کرده اند. نام برخی از شخصیت های مهم آنها لشکری، فضلون و ابوالاسوار شاوور، در اشعار و منابع تاریخی آمده است. شدادیان در جنگ های اسلام با روم، طوایف گرجی و ارمنی نقش برجسته ای داشته اند و روادیان ( ۹۵۵–۱۰۷۱ ) دودمانی کرد تبار بوده اند که بر تبریز، آذربایجان و مُکریان در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم میلادی حکومت می کردند. بازماندگان آنها در نیمهٔ دوم قرن دهم و بیشتر قرن یازدهم میلادی بر مُکریان و آذربایجان و بخش هایی از ارمنستان حکومت می کردند. مرکزیت تبریز و مراغه حکومت آنها بود. از اینروی محتمل است که اسامی مناطق و نام جای های مهم و بزرگ برای مردم
...
[مشاهده متن کامل]
< از طرف این حکومت ها تعیین شده باشد. چون بر اساس دانشنامه ایرانیکا و دانشنامه رشد و تاریخ ابن خلکان و تاریخ دانشنامه جهان اسلام جلد اولش وهمچنین تاریخ شرفنامه بدلیسی امیر شرفخان بدلیسی و به علاوه کتاب پروفسورمینورسکی و ده ها کتاب دیگر به عربی و انگلیسی مرجع، چنین دریافت می شود این دو سلسله کرد یعنی شدادیان و روادیان که مرکزیت حکومت آنها تبریز و مراغه و مناطق باکوی امروزی و اطراف ان گنجه و . . بوده است/ پس از این دید می توان به این واژه هم اشاره داشته باشیم : چون این کوه به شدت کاملا با یخ و برف بیشتر فصل ها پوشیده شده است، بعید نیست که کلمه سهولان را برایش انتخاب کرده باشند. سهول در زبان کردی ، با نوشتار ( سه هول ) و لاتین sehol فقط به معنای یخ و سهولان به معنای یخبندان کامل استفاده می شود/ نکته مهم اینکه این واژه فقط در اردبیل نیست بلکه در ایلام هست. در مهاباد اسم یک غار است که یخ های آن مشهور است. . در کردستان و مریوان هم اسم 2کوه و هم اسم روستایی مرتفع است با دسترسی سخت/ در مناطق کردستان عراق وبه خصوص کردستان ترکیه که مناطقی با بارش برف و به تبع یخبندان زیاد دارد ، هم به وفور یافت می شود. / در این مورد با جستجوی در منابع اینترنتی و سایتهای معتبرعلمی می توان به صحت این موضوعات پی برد/ چون قطعا زبان شناسی و ریشه یابی ( نام جای ها ) خود یک رشته علمی است که فقط در مقطع دکترا ارائه می گردد. / و از این جهت حدس و گمان و. . . . واینکه این منطقه هم اکنون ساکنینش از چه تیره ای هستند پس باید نام جای ها هم به زبان آن تیره باید باشد کاملا اشتباه است/ چون هر منطقه جغرافیایی در دوره های تاریخی گوناگون، قوم های گوناگونی در آن می زیسته اند، و با رفتن آن قوم و تیره، قوم دیگر مجبور بوده است که واژه های قبلی قوم و ایل قبل از خود را برای شناسایی مکانها و کوه ها و . . . به کار ببندد. / با تشکر/

ساو دو معنی دارد یکی صدا و دیگری طلای خالص که در گذشته بعنوان باج و خراج به پادشاهان پرداخت میشد ، آلان هم به معنی گیرنده است . ساوالان : آنهایی که رفته اند میدانند که این کوه شاید تنها کوهی است که صدا
...
[مشاهده متن کامل]
را پژواک نمیکند و برعکس سکوت عجیبی در آن نهفته است، همانطور که آهن ربا آهن را جذب میکند این کوه هم صدا را جذب و خاموش میماند. پس وجه تسمیه این نام میتواند همین باشد از طرف دیگر در مشکین شهر و مناطق اطراف آن از این کوه با نام سولطان ساوالان ( سلطان ) و خان ساوالان یاد میکنند که با در نظرگرفتن این مسئله معنی باج گیرنده هم بی ربط نیست چون شکوهی دارد که گویی کوههای اطراف ( هرم و کسری : دو کوه چسبیده به ساولان ) تسلیم شکوه و زیبایی ساوالان شده اند که با توجه به اینکه این سه کوه عظیم کنار هم هستند اما فقط نام ساوالان شنیده میشود از این نظر هم برتری خود را به رخ میکشد. البته از موضوع قداست این کوه هم نباید بسادگی عبور کرد چیزی که باعث شده مردم منطقه بااین کوه قسم یاد کنند مطمئناً بیربط با حضرت زرتشت نیست چرا که تا بوده از این کوه بعنوان زادگاه ایشان نام میبرند. با تشکر

اقتدار و قدرت و عظمت آزربایجان
ساوالان ترکی از سهولان کوردی اومده
سهول: یخ ان ( پسوند جمع )

در کوه ساوالان صدا اکو نمیشود وبومی ها به ساوالان سس آلان میگویندیعنی گیرنده صدا ، سس در ترکی به معنی صدا و آلان به معنی گیرنده می باشد.
کوه سبلان در زبان ترکان ایران �ساوالان� خوانده می شود، واژهٔ ساو در ترکی به معنی سخن الهی وحی است مثل ساوجی به معنای پیامبر آلان به معنی گرفتن است و ساو الان مکانی است که وحی بر زرتشت رسیده است عشایر و
...
[مشاهده متن کامل]
بومیان منطقه، این معنا را برای ساوالان منطقی می دانند. و حتی بومیان منطقه به این کوه قسم می خورند که موید بار مذهبی آن است.

نام ترکی کوه سبلان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)

بپرس