سابود

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

سابود. ( اِ ) ریسمانی را گویند که طفلان در ایام عید نوروز از جائی آویزند و بر آن نشسته در هوا آیند و روند. ( برهان ) ( آنندراج ). رسنی باشد که اطفال روز عیدو ایام جشن آن را از بام یا از درخت آویخته بر آن نشینند و باد خورند، و آن را بادپیچ و کاز و کازه نیزخوانند. ( جهانگیری ). رسنی باشد که در بازیها در پای آویزند و آنرا سرند نیز گویند. ( شرفنامه منیری ). آورک. بادپیچ. بازپیچ. بانوچ. تاب. چنچولی. ( در تداول مردم اصفهان ). سرند. غناوه. کاز. کازه. لوکانی. نرموره. هلاچین. ( به لهجه گیلکی ). رجوع به ارجوحه شود. || عشقه ، و آن گیاهی است که بر درخت می پیچد. ( برهان ). بوک. پیچ. پیچه. پیچک. داردوست. عشق پیچان. کوک. لوغ. مویزه. مهربانک. هرشه. رجوع به لبلاب شود. || جل وزغ ،و آن چیزی سبزی باشد که بر روی آبهای ایستاده بهم میرسد. ( برهان ). پشم وزغ. جامه خوابک. جامه غوک. چغزپاره. چغز لاوه. چغزواره. خزه. سبزآبه. سرند. کشش جوی. رجوع به طحلب شود. || نام فنی از فنون کشتی گیری ، و آن است که شخصی پای خود را بر پای دیگری پیچد و بر زمین زند. ( برهان ). || هاله و خرمن ماه باشد. ( جهانگیری ) ( برهان ) ( ادات الفضلا ) ( آنندراج ). آن مدوّره ملونه که گاه گاه گرد ماه برآید وآن را برهون و برهون خرگاه قمر و خرگه قمر و خرمن قمر و خرگاه ماه و خرمن ماه و خرمن مه و شادورد و شایورد نیز گویند. به تازیش هاله نامند. ( شرفنامه منیری ). ظاهراً مصحّف شایورد. ( حاشیه معین بر برهان ).

فرهنگ فارسی

ریسمانی را گویند که طفلان در ایام عید نوروز از جائی آویزند و بر ان نشسته در هوا ایند و روند

فرهنگ عمید

ریسمانی که دو سر آن را به شاخۀ درخت یا جای دیگر می بندند و در آن می نشینند و در هوا به جلو و عقب حرکت می کنند، بادپیچ، بازپیچ، تاب.
= هاله۱

پیشنهاد کاربران

سابود - هاله ، مه گرد ، شادورد ، خرمن ماه ، هاله ای مه مانند و پرتو افکن را گویند که بر گرداگرد و دورادور هر چیزی پدید آید .

بپرس